کِلکِ افسون

توانمندی و قدرتِ هنر از محدودیت زاده می شود و در آزادی می میرد.

کِلکِ افسون

توانمندی و قدرتِ هنر از محدودیت زاده می شود و در آزادی می میرد.

چه غریبانه و چه با شکوه




چه غریبانه و چه با شکوه بودند لحظه های به پرواز در آمدنت.

این بار نیز غریبانه و باشکوه به پرواز در آمدی.

تو زنده ای چون در دل ملت زنده ای،ملت زنده است

چون تو در قلبشان جای داری.

                         << ناصر خان روحت شاد و یادت گرامی باد >>

نظرات 1 + ارسال نظر
علی سه‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:15 ب.ظ http://www.saba1359.blogsky.com/

سلام داش مسعود
روح ناصر خان شاد و یادش گرامی باد
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آنست که نامش به نکویی نبرند

سلام علی جان.ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد